استاد حوزه علمیه:

نقدهایی به منبری های جوان/هویت مان را گم کرده ایم

تاریخ انتشار:
بخش هایی از گفتگوی حجت الاسلام محمدرضا نائینی استاد حوزه علمیه قم با موضوع فعالیت های طلاب در فضای مجازی و رعایت زی طلبگی با مجله خیمه که در شماره 122 این نشریه منتشر شده است.
محمدرضا نایینی

من طلبه‌ای هستم که بیش از بیست سال با پرسش‌هائی در مورد خودم مواجه بودم و هیچ‌گاه زمینه‌ای برای پاسخ به این پرسش‌ها فراهم نبود؛ ولی یک الی دو سالی است که بلندگویی دارم و می‌توانم حرفم را بیان کنم و به نظر مؤثر هستم.

خوب است که بفهمیم در جامعه چه خبر است؛ اگر مرتب با افرادی مواجه باشید که برای‌تان «صلی علی محمد» می‌گویند و دست‌تان را می‌بوسند، نمی‌فهمید در جامعه و زیر پوست شهر چه خبر است.

هرگز حاضر نیستم عکسی با همسرم بگیرم ولو دو میلیون لایک بخورد یا از كفش خود به همراه كفش همسرم عکس بگیرم و در صفحه اینستاگرام بگذارم این کارها را نمی‌کنم چون خلاف زی روحانیت است.

مطمئن باشید من اگر بخواهم می‌توانم کارهای جوانان 20 ساله را بهتر انجام ‌دهم و اگر آن‌ها را انجام دهم یک میلیون برابر آن‌ها صدا می‌کند. می‌توانم در جایی که مناسب لباسم نیست، بنشینم و خبرگزاری‌های مختلف فیلم بگیرند و مصاحبه کنند؛ ولی این کارها را نمی‌کنم این‌ها خط قرمزهای من هستند. باید بدانیم این کارها را برای تبلیغ چه چیزی انجام می‌دهیم؟ فرض کنید به قهوه‌خانه بروم و یک قلیان در دست بگیرم و زیر آن بنویسم؛ «من و قلیان یهویی» این عکس ممکن است تعداد زیادی لایک بخورد؛ ولی این برای تبلیغ چه چیزی است؟ گاهی می‌گویند؛ می‌خواهیم جذب کنیم؛ ولی باید پرسید جذب به چه چیزی؟

وقتی از زی طلبگی صحبت می‌کنیم عده‌ای تصور می‌کنند که مقصود ما یک جایگاه برتر اجتماعی یا یک صندلی برتر است. الزامات شغلی هر شغلی را زی آن شغل می‌گویند و مانند هر مفهوم دیگری مصادیق روشنی دارد و مصادیقی هم به زی ربطی ندارند و در این میان، یک  محدوده میانی مشکوک نیز هست یعنی ممکن است انسان در موردی تردید کند. روی مبل نشستن یا از بلندگو استفاده کردن یا در کنار همسر در خیابان راه رفتن، نکاتی نیستند که به خودی خود، تذلیل نفس محسوب شوند. این‌ها بستگی به شرایط دارند. ولی برخی کارها مطلقاً و در هر زمان تذلیل نفس هستند؛ الان تصور کنید یک روحانی عمامه بر سر بگذارد و با پیراهن قرمز آستین کوتاه در حال عکس بگیرد و در فضای مجازی نشر دهد. شما با دیدن این عکس چه تصوری خواهید داشت؟

شما آبی می‌پوشید و به ورزشگاه آزادی می‌روید و هنگامی که تیم مورد نظرتان گل می‌زند از خوشحالی دست خود را بلند کرده و عمامه به سر، به دست فرد کناری خود می‌زنید و عکسی یادگاری می‌گیرید با این کار چه چیزی را می‌خواهید اثبات کنید؟ در ورزشگاهی که نصف آبی و نصف قرمز هستند و ناسزاهایی را با یکدیگر رد و بدل می‌کنند. طلبه‌ای مراعات نمی‌کند و در جایی می‌نشیند که انواع و اقسام ناسزاها سراغش می‌آیند آیا این کار درست است؟

روحانی‌ای که سنی از او گذشته و ده الی بیست سال طلبه بوده باشگاه بیلیارد راه می‌اندازد و بولینگ آموزش دهد. این کار برای چیست؟ آیا برای این کار طلبه شده‌اید؟ در پاسخ می‌گوید: جوان‌ها را جذب می‌کنیم. جوانان را به چه چیزی جذب می‌کنید؟ به بازی‌ای که احتمالاتی در مورد آن هست. روحانیت اگر می‌خواهد مردم را جلب کند باید از طریقه خود و مشایخ،‌ با عمل، با معنویت، با تقوا با زندگی کردن با مردم، آنها را جذب کند.

طلبه‌ای با زنی بدحجاب- که البته محترم است و ممکن است نزد خدا از من عزیزتر باشد- کنار هم عکس بگیرد و در فضای مجازی نشر دهد، آیا این درست است؟ باید بگویم آن طلبه آنها را جذب نکرده است؛ بلکه آن زن، طلبه را به روش خود جذب کرده است.

بالأخره همه ما در سال‌های طلبگی‌مان سختی‌هائی کشیده‌ایم اما سابقاً تحمل‌ها زیادتر بودند، امروز در کنار سختی‌هائی که قبول دارم هست اما برخی از طلبه‌ها هم کم تحمل و کم طاقت شده‌اند. من از سال ۶۴ معلم طلبگی هستم امروز ۳۲ سال است که معلم طلبگی هستم. خانه ما در بیابان است و واقعاً شاکریم؛ اما برخی جوانان امروز همان روز اول خانه و درآمد آنچنانی می‌خواهند. هویت‌مان را گم کرده‌ایم. 

حالا جالب است که همان طلبه‌ای که گرسنه است گاه می‌آید و در یک ساختمان پنج طبقه لوکس درس می‌خواند، این بنده خدا ناهار ندارد بخورد این را باید چه کار کنیم؟ خب یک مدرسه عادی بسازید. کاریکاتور درست کرده‌ایم و می‌خواهیم از دل آن علامه حلی خارج شود.

آقای روحانی عزیز آیا واقعاً‌ برای تبلیغ دین لازم است که شما پیراهن آستین کوتاه یا شورت ورزشی بپوشید و عکس خود را در اینستاگرام نشر دهید؟ آیا لازم است که موسیقی‌هایی که حلال و حرام بودن آن مشخص نیست نشر دهید. روحانی باید در بین مردم و با زبان مردم باشد و به میان مردم برود. انبیاء به سراغ مردم می‌رفتند. آیا نبی یا عالمی سراغ دارید که با به سراغ مردم رفتن حتی کارهای غلط آنها را تکرار کند که مثلاً می‌خواهم آنها را جذب کنم؟

من از آن طلبه محترم می‌پرسم که آیا واقعاً توقع از شما این است که در فضای مجازی عکس اودکلنی را انتشار دهید و بنویسید که اودکلن مرد باید فلان باشد و قیمت آن هم 250 هزار تومان است. شما می‌دانید که 250 هزار تومان پول یک اودکلن یعنی چه؟ آیا می‌دانید که این کار چه ضد تبلیغی است؟ اگر قیامتی در کار باشد و رئیس مذهب علیه‌السلام  به شما بگوید که با این کار وجهه من را خراب کردید چه پاسخی خواهید داشت؟ برادر عزیز نشستن در ورزشگاه مسابقه فوتبال و هوار کشیدن و چنین کارهایی اگر کار انبیاء است ادامه دهید؛ اگر نیست آبروی مذهب را نبرید.

متن کامل این گفت‌وگو را می‌توانید در ماهنامه خیمه شماره 122 بخوانید.

دیدگاه‌ها

یزدان پرست 11:00 - 1396/06/08

السلام علیکم خداقوت خدا را شکر که این انتقادات صحیح و منطقی و محترمانه در حوزه علمیه وجود دارد، امیدواریم که همه این نصایح مفید را بشنوند و تاثیر بگیرند. آمین یا رب العالمین

رشید 10:52 - 1396/06/10

سلام احسنتم به مطلبی که یادداشت فرمودید در کنار این تذکرات می بایست نظام حوزه از کیان روحوزوی بودن دفاع کند و با طلاب تخطی گر برخورد جدی داشته باشد تا آبرویی که بعد از هزار سال به سختی برای روحانیت کسب شده است به سادگی از بین نرود

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.